علمدار جبهه :: حاج حسین خرازی

سلام عرض شد به همه ی عزیزان که با حضور خودشون در همه ی عرصه های مختلف نشون میدن که ما میخوایم راه شهدا را ادامه بدیم و نظرات شما ما را در هرچه بهتر کردن مطالب یاری میکنه و میدونم شما هم  از کسانی هستید که اعتقاد و ایمان واقعی  شهیدان این مرز و بوم  را درک کرده اید و دشمنان انقلاب از این روحیه ی شهادت طلبی و ایمان واقعی ما هراس دارند.ان شاء الله خدا توفیق عنایت کنه به شما عزیزان تا از نزدیک مناطق کردستان را دیدن فرمایید.حس عجیبی به آدم دست میده وقتی به شمال غرب ایران اعزام میشه ،با اون مردمای خونگرم و با اعتقاد، اونا که صفا و صمیمیت اونا و رشادت هایی که چه در 8 سال دفاع مقدس و چه در مناطق درگیری کردستان با تروریست های خبیث پژواک مبارزه کرده و تا آخر قطره ی خونشان ایستادگی کردن،خب من که واقعا ازشهدا شرمندم و نمیدونم چجوری اون دنیا جوابشون را بدم واقعا ما به شهدا مدیونیم اونا جان خود را فدا کردند که ما با خیال راحت بتونیم آینده را بسازیم. حالا خداییش خودتون قضاوت کنید ما واقعا چه کاری باید انجام بدیم که رضایت شهدا را به دست بیاریم...                  

خب خدا توفیق به بنده ی حقیر داد و باراهیان نور (غرب) به این منطقه که هر وجب ازخاکش ارزش داره و خون شهدا ریخته شده رفتم.واقعا نمیدونم از کجاش بگم به خدا دلم میگره ، عزیزان نمیدونید چه حسی داره واقعا شهدای کردستان مظلوم اند. واقعا اونا مرد بودن ،اونا که اصلا این طوری بهتره بگم اوناکه اصلا راه خودشون راشناخته بودن ،ای خدا خودت جوونای مسلمان را هدایت کن درک عمیق به اونا اعطا کن که فریب این دشمنای کثافت و مفسد را که اصلا حسی از انسانیت در وجود آن ها نیست نخورند.خدا من درد دارم . خدا چه جوری بگم من که لیاقت هیچی رو ندارم ولی خداجون خودت هوای این رفقا را داشته باش ، شهداااااااااااااااااااااااا شرمنده ، شهدااااااااااااااااا ما رو ببخشید اگه کوتاهی کردیم.   آی شمایی که گمنامید آی شمایی که مثه مادرتون فاطمة الزهرا(س) غریب و گمنامید.شفاعت مارو به مادرمون کنید.من طاقت ندارم بیشتر ادامه بدم به خدا دستام داره میلرزه وقتی تایپ میکنم .واقعا کردستان مدیون شهدا و سردار احمد کاظمی است.اون شخصی که یه بزرگی تعریف میکرد که باهامون به کردستان اومد ایشون فرمودند که ما در یه عملیات بودیم یه جاسوس داخل گروه بود و سلاح یه بچه ها را برداشت و ایشون فرمودند که من فهمیدم کی بود ولی سوار موتور شدم رفتم جریانو واسه سردار کاظمی توضیح دادم . سردار گفت که هیچ عکس العملی نشون ندید و یه سلاح جایگزین کنید . و خلاصه اینطور بگم که تدبیر این بزرگوار باعث شد که عملیات انجام بشه و لو نره و به بچه ها کمین نزنندو همون  سلاح رو که برداشته بودند اومدن تحویل دادن.کدوم شهدارا  براتون بگم هرکدومشون عزیزند. نمیدونید چه راه هایی را پیاده میرفتن تا دشمن را نابود کنند . کوه هایی با این عظمت و بلندی وراه های صعب العبور دیگه واقعا غصه ام میشه وقتی خاطرات را میخونم.خب خدا قسمت کنه به این مناطق برید. امسال كاروان راهيان نور به منطقه كردستان كه تداعي كننده رشادت ها و ايثارگري هاي بزرگ مردان وزنان اين مرز و بوم در بيرون راندن دشمنان به شمار میرود اعزام شدند.ما از خیلی جاها بازدید کردیم از جمله این که زائران راهیان نور از یادمان والفجر 4 و شهدای گمنام، یادمان قدمگاه مقام معظم رهبری، شهدای والفجر10، یادمان بمباران شهدای قلعه‌جی، قرآن‌نگل در سروآباد و مریوان نیز بازدید کردند.

فرمانده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهرستان بانه اظهار داشت: اعزام کاروان های راهیان نور و نشر فرهنگ ایثار و شهادت در بین دانش آموزان به عنوان قشر عظیم جامعه از جمله مواردی است که در چند سال اخیر به عنوان فعالیتی گسترده در سپاه پاسداران پیگیری می شود.


برچسب‌ها: کردستان, راهیان نور, شمال غرب, سردارکاظمی, شهید, شهدا, پژواک, 8 سال دفاع مقدس, جنگ نرم, والفجر4, والفجر10, شهیدکاوه, شهیدهمت,

نوشته شده در تاريخ شنبه 24 تير 1391 توسط  وصال جان
صفحه قبل 1 صفحه بعد